مسجد جامع تهران ،مسجدی با هفت شبستان خاطرات احمد مسجدجامعی از مسجدجامع بعضی وقتها در رؤیاهای خودم سری به خانۀ پدری میزنم. این خانه از ورای این همه سال، دیگر به وهم میماند. نه وهم مطلق؛ چیزی میان واقعیت و رؤیا. خانهای که نه هست تا آن را واقعی بدانم و نه نیست تا آن را وهم و رؤیا بخوانم. الآن که به خانه بازگشتهام تنگ غروب است. هشتی … ادامه مطلب