صوت تنها صدای باقی مانده از علامه دهخدا چگونه پیدا شد؟ توسط تهران شناسی ارسالشده در ۱۳۹۶-۱۱-۰۸ ۰ 134 4,637 تنها صدای باقی مانده از علامه دهخدا چگونه پیدا شد؟ در بین مجموعههایی که دکتر رهارود به کتابخانه مجلس اهدا نمود قطعه نوار مغناطیسی وجود دارد که نزدیک به هشت دقیقه صدای ضبط شده از علامه دهخدا است.نحوه بازیابی این نوار نیز خود داستان جالبی دارد که مختصری بدان اشاره میکنم. در یکی از روزهایی که برای بازدید از دکتر رهاورد به منزل ایشان به اتفاق چند تن از دوستان رفته بودیم همینطور که در بین اوراق و کتابهای کتابخانه دکتر رهاورد و در جستجو وو مطالعات میکردم به ناگاه چشمانم به جعبهای فلزی افتاد که در لابلای کتابها افتاده بود جعبه را بیرون آوردم، بسیار جالب بود که روی آن نوشته بود صدای دهخدا، از آقای دکتر پرسیدم که آیا این حقیقت دارد که این نوار صدای دهخدا است ایشان تأیید نمودند که تنها صدای بازمانده از دهخدا است ایشان تأیید نمودند که تنها صدای بازمانده از دهخدا است و آن را شخصی دهخدا هدیه گرفته است. بسیار مسرور شدم واقعیت در آن لحظه تصورم این بود که تنها این نوار از صدای دهخدا باقی است و این میتواند کشف بزرگی باشد حسن رهاورد البته بعدها یعنی تقریباً دو سه هفته بعد متوجه شدم قرینه همین نوار را مؤسسه دهخدا در اختیار دارد که البته آنها نیز از دستیار دهخدا یعنی دبیر سیاقی گرفته بودند. که اتفاقاً در همین نوار نام دبیر سیاقی نیز آمده است. استاد دبیر سیاقی گویا هم اکنون در قزوین زندگی میکند و کمتر با دوستان حشر و نشر دارد که امیدواریم عمر او مستدام باد. به هر روی آنچه مسلم است این نوار تنها صدای بازمانده از دهخدا است که کمتر هم مورد توجه قرار گرفت با پیگیریهایی که شد برنامه اختصاصی در رادیو برای پخش این صدا در سال ۱۳۸۸ در رادیو انجام شد و بازتاب گستردهای نیز داشت. از این صدای دهخدا دو نسخه موجود است نسخهای نزدیک به ۹ دقیقه و نسخه دیگر نزدیک به ۱۰ دقیقه که گویا متن یک مصاحبه با دکتر رهاورد است و به درستی مشخص نیست برای چه ارگان و مؤسسهای ضبط شده است. در برخی در فرازهای نوار صدای دهخدا نامفهوم است امّا کلیّت صدا قابل پیاده سازی بود که در ادامه متن پیاده شده نسخه اهدایی دکتر رهاورد به مرکز اسناد مجلس را میخوانیم. سخنان دهخدا در کل نوار باقی مانده … تا مطول و از کبری تا شفای بوعلی من خواندهام. اینها از حسن معلمی بود… چهارده سال بعد به لیسبون رفتم یک سفر به سوئیس لیون که در بالکان بود و سفر دیگر سفر تبعیدی بود که محمدعلی شاه بعد از بستن مجلس من را با عدهای دیگر از ایران تبعید کرد. در آنجا بیشتر وقت من فقط به خواندن کتب خودمان، شعر فارسی و عربی از هر نوع و همچنین کتب فرانسه از هر نوع …. و برخی معلومات من اینطور است که چهار دوره تقریباً… در این و فعلاً که مشغول چاپ کتاب هستیم من محتاج به اشخاصی هستم که فاضل و دانشمند و مطلع باشند. سه نفر پیدا کردم یکی آقای دکتر معین است. ایشان بسیار فاضل و مطلع است و کمک میکنند. کمک ایشان فوق العاده برای من سودمند است، برای آن فیشها. تا یک کسی از لغت کامل اطلاع را نداشته باشد نمیتواند تنظیم کند و بیاورد و معنی اصلی را از معنی مجازی تمیز بدهد. از این جهت و همچنین یک نفر دیگر به اسم دبیر سیاقی و یک نفر دیگر به اسم دبیرسیاقی و یک نفر به اسم سیدجعفر شهیدی، این سه نفر خیلی آزموده شدهاند در کار تنظیم این لغت و تکمیلش و امید دارم بعد از من بتوانند بقیه این کتاب و فیشها و کدها همین طور چاپ شود… آنچه که تا به حال طبع شده است تقریباً پانزده مجلد بزرگ و کوچک است، شاید هم یک کتابی را ببینم… ولی امیدوارم این سه چهار نفری که زیردست من هستند آنها کار را به اتمام برسانند، یادگار از من و ایشان بماند و این کار را هم برای این کردم دیدم که پیش از هر عمل در امر معلومات و ؟ ایران بیش از همه کار بایستی که لغت را نوشت و لغت را تا ما هنوز ننوشته بودیم آنچه بود عبارت بود از یک مشت لغاتی که غریب الاستعمال بود. آنها را جمع میکردیم…. تمام لغات باید نوشته شود. این کار خیلی سخت است در تاریخ ولی من بیش از چهل سال… امیدوارم نتایج خوبی برای مملکت داشته باشد. قطعات کوچکی است که بریده شده است و هر کدام از اینها …. زبان فارسی برای اینکه هزار سال است ازش گذشته است و تکان نخورده است و به یک صورت مانده، شاید دویست سیصد چهارصد معنی مجازی بوده و پیدا میشود که اینها باید روی کاغذ بیاید و من زحمتی که کشیدهام بیشتر در این قسمت است. وقتی چاپ این کتاب تمام شد یک کسی باید آنها را حساب کند که چقدر شده است. سوال کرده بودید که راجع به مدارس مملکتی چه عقیدهای دارید جواب عرض میکنم. مدارس ما آنچه را که من میبینم فعلاً مدارس ابتدایی نسبتاً خوب است، مدارس عالی هم نسبتاً خوب است، متوسطه من نمیدانم چرا وضعش این قدر خراب است. شاید علتش زیادی مواد باشد و شاید نبودن معلم کافی باشد ولی در هر حال قسمت متوسطه ناقص است و باید دولتها برای آن یک فکری کنند. در مدرسه بایستی شاگرد پیش از همه چیز زبان پدری مادری خودش را بداند باید در عین حال حتماً عربیت او قوی باشد. قوی شدن عربیت در همان است که پدریهای ما کار میکردند یعنی شاگرد سطح خوان باشد نه اینکه قواعد را حفظ کند. سطوح را بخواند. پدران و مادران ما شاید هزار و صد سال دویست سال به تجربه فهمیده بودند چطور باید عربی را باید به شاگرد آموخت. یک طلبه سه سال چهار سال که درس میخواند در عربیت مجتهد میشد، ولی با این طرز کاری که در مدارس درست شده است شاگرد بیچاره با این که زحمت فوق العاده میکشد وقتی میخواند به مدت قریبی آن قواعد فراموشش میشود. چون سطوح را نخوانده سطح حتی میشود گفت که پیش فقها و علمای روحانی ما هم هست و آن همان خارج خوانی است و به اصطلاح خارج خوانی سبب شد که سطوح … و آن که آموختند س- تألیفات دیگر؟ تألیفات دیگر من چهار مجلد امثال و حکم … انتهای نوار کتابخانه مجلس/علی ططری